گروه نرم افزاری آسمان

صفحه اصلی
کتابخانه
تفسیر قران مهر
جلد هفتم
آنان که از حیوانات گمراه ترند



قرآن کریم در آیهي صد و هفتاد و هشتم سورهي اعراف به هدایت و گمراهی الهی و زیانکاري گمراهان اشاره میکند و
میفرماید: 178 . مَن یَهْدِ اللّهُ فَهُوَ الْمُهْتَدِي وَمَن یُضْ لِلْ فَأُولئِکَ هُمُ الْخَاسِرُونَ هر کس را که خدا راهنمایی کند، پس او هدایت
(واقعی) یافته است؛ و هر کس را در گمراهی وا نهد، پس تنها آنان زیانکارند. نکتهها و اشارهها: 1. هدایت و گمراهی الهی
اجباري نیست، ولی بدون دلیل و حساب هم نیست؛ خدا در اثر اعمال نیک و بد انسان، زمینههاي هدایت و گمراهی را براي او
فراهم میکند، ولی تصمیم نهایی و انتخاب با انسان است. 2. انسانهاي گمراه به خویشتن زیان رساندهاند؛ زیرا از سرمایههاي مادي
و معنوي خود استفاده نکرده و راه رشد و کمال را نپیمودهاند، بلکه به راه سقوط و انحراف رفتهاند. ص:
1. هدایت، یک موهبت الهی است. 2. کژراهه نروید که زیانکار میشوید. *** قرآن کریم در آیهي صد و هفتاد و نهم 299
سورهي اعراف به انسانهاي حیوانصفت و غفلتزدگی و فرجام عذاب آلود آنان اشاره کرده، میفرماید: 179 . وَلَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ
کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لَایَفْقَهُونَ بِهَا وَلَهُمْ أَعْیُنٌ لَایُبْصِ رُونَ بِهَا وَلَهُمْ آذَانٌ لَایَسْمَعُونَ بِهَا أُولئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَ لُّ
أُولئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ و در واقع بسیاري از جنّ و انسان [ها] را براي جهنّم آفریدیم؛ [چرا که برایشان دلها [وعقلها] یی است که با
آنها فهم عمیق نمیکنند؛ و برایشان چشمهایی است که با آنها نمیبینند؛ و برایشان گوشهایی است که با آنها نمیشنوند؛ آنان
انسان را «1» همانند چهارپایانند، بلکه آنان گمراهترند! تنها آنان غافلانند. نکتهها و اشارهها: 1. برخی آیات قرآن، هدف آفرینش
یا تکامل معنوي و معرفت الهی) معرفی کرده است، اما این آیه هدف خلقت بسیاري از مردم را جهنّم معرفی میکند. ) «2» عبادت
همان گونه که نجار مقداري چوب خریداري میکند و میگوید، این چوبها را براي تهیه دردهاي زیبا و بسیاري را براي سوزندان
فراهم کردهام؛ ص: 300 یعنی هدف اصلی آفرینش همان تکامل معنوي عبادي و علمی انسان است، اما
همه انسانها با کاروان تکامل و سعادت همراهی نمیکنند و در اثر کردار خویش آلوده میشوند که در این صورت لازم است
گلستان انسانیت از این افراد آلوده پاکسازي شود. 2. دوزخیان بر اساس اعمال خویش نامزد دوزخ شدهاند؛ یعنی انسان پاك آفریده
شده و وسایل سعادت و تکامل در اختیار او گذاشته شده است، اما برخی از چشم و گوش و عقل خود استفاده نمیکنند و راه
سقوط و جهنم را در پیش میگیرند، و گروهی دیگر با اعمال نیک خویش نامزد بهشت میشوند. 3. برخی انسانها حیوان
چشم بینا و گوش شنوا ندارند و حقایق را درك نمیکنند و در مورد نتایج امور نمیاندیشند، در ،«1» صفتاند، یعنی فکر بیدار
حالی که امتیاز انسانها به همین امور است، و گر نه خور و خواب و شهوت، در حیوان و انسان موجود است. 4. انسان به وسیلهي
صفحه 87 از 118
عقل سالم، چشم حقیقتبین و گوش شنواي حق، میتواند به سعادت و تکامل برسد، اما ممکن است بر اثر هواپرستی و دنیاطلبی و
مقامخواهی، حتی از یک حیوان هم درندهخوتر و خونریزتر و پستتر و گمراهتر گردد. 5. مقصود از دیدن و شنیدن در این آیه،
تنها نظر کردن و گوش دادن به مطالب نیست، بلکه دیدن حقایق و شنیدن سخنان حق و درك صحیح داشتن است؛ یعنی از کنار
حقایق هم چون انسانهاي کور و کر نگذریم. 6. از امام علی علیه السلام حکایت شده که در وصف انسانهاي حیوانصفت فرمود:
ص: 301 همانند حیوانات پرواري، تنها به علف خویش میاندیشند، و یا هم چون حیواناتی که در
7. گاهی غفلت غیر عمدي است؛ یعنی ذهن انسان مطلبی را فراموش «1» . چراگاهها رها شدهاند، به دنبال خرده علفی میگردند
میکند و از آن غافل میشود. چنین افرادي معذور هستند. اما گاهی غفلت عمدي است یا مقدمات آن به دست خود انسان است؛
مثل کسی که از ابزارهاي شناخت استفاده نمیکند و از حقایق دور میماند و گمراه میگردد. عذر این افراد پذیرفته نیست و
8. انسان ممکن است در مسیر حرکت خویش به چهار صورت درآید: نخست آن که، واقعاً انسان باشد و «2» . دوزخی میگردند
تمام صفات عالی انسانی را در خود پیاده کند و صبغهي الهی بگیرد. دوم آن که، انسانی شبیه حیوانات باشد؛ یعنی همت او خور و
خواب و شهوت باشد و از عقل و معنویت به دور بماند، اما هنوز از احساسات غریزي یک حیوان برخوردار است. سوم آن که، خود
حیوان شود؛ یعنی واقعاً ملکات و صفات حیوانی در روح او ریشه بدواند و در زیر صورت انسانی، روحی حیوانی داشته باشد و
گرگی ص: 302 خون خوار باشد. چهارم آن که، از حیوان نیز پستتر و گمراهتر شود؛ یعنی اگر گرگ
یک نفر را میدرد، او با انداختن یک بمب اتمی، هزاران انسان را در یک لحظه بکشد. حیوان احساسات غریزي به هم نوعان خود
دارد اما او ندارد. در آیهي فوق به مرحلهي دوم و چهارم اشاره شده است، اما مرحلهي اول و سوم که واضح بود بیان نگردید. در
برخی احادیث به مرحلهي سوم نیز اشاره شده است. 9. در حدیثی از امام علی علیه السلام حکایت شده که خدا فرشتگان را از عقل
و بدون شهوت آفرید و حیوانات را از شهوت (و غرایز) و بدون عقل آفرید، ولی انسانها هر دو را دارند؛ پس هر کس عقلش بر
10 . توقف در «1» . شهوتش غلبه کند او بهتر از فرشتگان است و هر کس شهوتش بر عقلش غلبه کند او بدتر از حیوانات است
مرحلهي حیوانی: امام عارفان در این مورد مینویسند: پس اي نفس! قانع نشو به وصول لذتهاي بهیمی (: حیوانی) و شهوتهاي
حیوانی و برتريهاي دنیایی ظاهري، و به عبادات و طاعات خود را راضی مگردان و به حُسن صورت و نیکویی خلقت بسنده مکن
... چه، صرف همت در اینها که یاد کردیم و ماندن بر آن به تحقیق که هلاکت است ... وجههي همّ و همت تو خداي یگانه باشد
ص: 303 آموزهها و پیامها: 1. هر کس از نعمت «2» . که اوست آفریدگار و آورنده و بازگردانندهي تو
عقل بهرهبرداري نکند، بدتر از حیوان است (که این نعمت را ندارد). 2. دوزخی شدن بسیاري از انسانها، به خاطر استفاده نکردن
از نعمتهاي الهی در مسیر هدایت و کمال است. 3. افراد غافل و بیخبر، از حیوان بدترند. 4. از ابزارهاي شناخت استفاده کنید تا
دوزخی نشوید. 5. از خواب غفلت بیدار شوید تا انسان شمرده شوید. *** قرآن کریم در آیهي صد و هشتادم سورهي اعراف به
نامهاي نیکوي الهی اشاره میکند و میفرماید: 180 . وَلِلّهِ الْأَسْماءُ الْحُسْنَی فَادْعُوهُ بِهَا وَذَرُوا الَّذِینَ یُلْحِدُونَ فِی أَسْمائِهِ سَیُجْزَوْنَ مَا
کَانُوا یَعْمَلُونَ و نامهاي نیکو فقط از آنِ خداست؛ پس او را با آنها بخوانید. و کسانی را که در مورد نامهایش به کژي میگرایند (و
. آنها را تحریف میکنند،) رها سازید. بزودي (به سزاي) آنچه همواره انجام میدادند، مجازات خواهند شد. نکتهها و اشارهها: 1
اسماء حسنی) در این آیه اسمها و صفات نیکوي پروردگار است؛ که همگی نیک است. پس صفت ) « بهترین نامها » مقصود از
توضیحی است. 2. مقصود از خواندن خدا با این نامها، تنها این نیست که این الفاظ را بر زبان جاري کنیم. منظور آن است « نیکو »
که بکوشیم تا جایی که ممکن است این صفات را در وجود خودمان ایجاد کنیم و متّصف به صفات او شویم؛ مثلًا تفسیر قرآن مهر
جلد هفتم، ص: 304 بکوشیم که عدل و رحمت او در وجود ما و جامعهي انسانی تجلّی پیدا کند. 3. ممکن است مقصود از کژي
در نامهاي خدا، همان تحریف الفاظ و مفاهیمِ نامها و صفات خدا، یا توصیف خدا به صفاتی که شایستهي او نیست و یا تطبیق «1»
صفحه 88 از 118
گرفتند، یا هم چون مسیحیان که عیسی را خدا « العزیز » را از « عُزّي » صفات خدا بر مخلوقاتش باشد؛ همان طور که نام بت
مینامیدند. 4. صفات خدا قابل شمارش نیست، چرا که کمالات او نامتناهی است و براي هر کمالی میتوان اسم یا صفتی انتخاب
کرد؛ اما در قرآن کریم بسیاري از نامها و صفات الهی آمده است. برخی از دعاها، مثل دعاي جوشن کبیر، تا 1000 اسم و صفت
براي خدا (به صورت بسیط و ترکیبی) برشمردهاند و برخی از احادیث نامهاي خدا را 99 عدد شمردهاند، ولی برخی نامهاي خدا
داراي اهمیت بیشتر و ممتازتر است و شاید مقصود از اسمهاي نیک در آیهي فوق همین نامها باشد که در احادیث جمعآوري
5. در حدیثی از امام علی علیه السلام حکایت شده که خدا داراي نود و نه نام است که هر کس آنها را شماره کند «2» . شده است
مضمون این حدیث از پیامبر اسلام صلی الله علیه «3» . اهل بهشت است و یا هر کس خدا را با آنها بخواند دعایش مستجاب میشود
و آله و امام صادق علیه السلام و امام رضا علیه السلام و ص: 305 نیز در کتابهاي اهل سنت حکایت
6. نام خدا «2» . در برخی روایات نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله حکایت شده که همهي این 99 اسم در قرآن هست «1» . شده است
را نمیتوان بر « رازق » و « رحمان » مقدس است و بدون وضو نمیتوان نامهاي خدا را لمس کرد و برخی نامهاي مخصوص او، مثل
7. در حدیثی از امام صادق علیه السلام حکایت شده که فرمودند: به خدا سوگند، ما (امامان معصوم) نامهاي نیکوي «3» . انسان نهاد
این احادیث اشاره به آن است که پرتو نیرومند صفات الهی در وجود ما ص: 306 «4» . خدا هستیم
. منعکس شده است؛ پس هر کس اهلبیت علیهم السلام و صفات آنها را بشناسد، به شناخت خدا و صفاتش نزدیکتر میشود. 8
این نیز بدان جهت است که «1» . خلاصه میشود « توحید خالص » در برخی احادیث نیز آمده است: همهي نامهاي نیکوي الهی در
دارد که هر کس از آن « اسم اعظمی » همهي صفات خدا به ذات یکتاي او برمیگردد. 9. در برخی احادیث آمده است که خدا
باخبر شود، دعایش مستجاب میشود و میتواند در طبیعت تصرف کند و کارهاي مهمی انجام دهد. برخی مفسران برآناند که
انسان باید به دنبال نام و صفتی الهی باشد و آن را در وجود خود ایجاد کند و به تکامل روحی برسد تا بدان آثار دست یابد؛ یعنی
وگرنه «2» ، مقصود از داشتن اسم اعظم آن است که حقیقت آن را در وجود خود ایجاد کنیم تا خدا به ما مقام والایی عطا کند
چگونه ممکن است که شخص فاسدي با دانستن یک کلمه دعایش مستجاب شود. 10 . تمام نامهاي نیک (به صورت کامل) فقط از
محور همهي اسمها و صفات خداست. 11 . آیا « اللَّه » آنِ خداست (و دیگران از این صفات و نامها بهرهاي دارند) و کلمهي
میتوانیم از پیش خود براي خدا نامی قرار دهیم؟ پاسخ این پرسش منفی است؛ یعنی نامهاي خدا توقیفی است؛ زیرا خدا را
نمیتوان با نامهایی که شایستهي او نیست خواند و ما هم از همهي نامها و صفات خدا اطلاع نداریم، چون بر ذات و صفات
بینهایت او احاطه نداریم؛ پس اختراع نام براي خدا مستلزم آن است که صفتی یا نامی، بدون علم بر تفسیر قرآن مهر جلد هفتم،
ص: 307 خدا بربندیم و این امر جایز نیست. در حدیثی از امام رضا علیه السلام حکایت شده که فرمودند: آفریدگار، جز به آنچه
در آیهي فوق نیز به دست آورد. « یُلحدُون » این مطلب را شاید بتوان از واژهي «1» . خود را به آن توصیف کرده، وصف نمیشود
آموزهها و پیامها: 1. خدا را با نامهاي زیبایش بخوانید (و از نامها و صفات ساختگی و انحرافی دوري کنید). 2. نامهاي خدا
نیکوست (و دیگران بهرهي اندکی از نیکویی او دارند). 3. تحریف نامهاي الهی، خلافکاري است و کیفر دارد. *** قرآن کریم
در آیهي صد و هشتاد و یکم سورهي اعراف به گروه حقگرایان دادگر اشاره میکند و میفرماید: 181 . وَمِمَّنْ خَلَقْنَا أُمَّۀٌ یَهْدُونَ
بِالْحَقِّ وَبِهِ یَعْدِلُونَ و از میان کسانی که آفریدیم، گروهی هستند که به حق راهنمایی میکنند و بر (اساس) آن دادگري میکنند.
نکتهها و اشارهها: 1. مضمون این آیه در آیهي 159 سورهي اعراف در مورد امت موسی علیه السلام بیان شد و اینک در مورد امت
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله همان مضمون آمده است. 2. در این آیه اشاره شده که این گروه حقگرا دو برنامهي ممتاز دارند:
ص: 308 نخست آن که هدف و دعوتشان به سوي حق است. و دوم آن که، داوريهاي آنان در
زندگی بر اساس حق و حقیقت است. 3. در حدیثی از امام علی علیه السلام حکایت شده: مقصود از امت و گروه حقگرا (در آیهي
صفحه 89 از 118
و در حدیث دیگري از امیرالمومنین علیه السلام حکایت شده: سوگند به کسی که «1» . فوق) امت محمد صلی الله علیه و آله هستند
جانم در دست اوست، این امت به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشوند که همگی در دوزخاند، جز یک گروه که خدا در آیهي فوق به
البته ممکن است عدد هفتاد و سه براي بیان فراوانی و کثرت باشد، نه تعیین «2» . آنها اشاره کرده است که آنان اهل نجات هستند
«3» . عدد مشخص. آن حضرت در حدیث دیگري میفرماید: گروهی که اهل نجات هستند، من و شیعیان و پیروان مکتب من هستند
البته روشن است که پیروان امام علی علیه السلام همان پیروان واقعی پیامبر صلی الله علیه و آله هستند که در رأس آنها اهلبیت آن
حضرت علیهم السلام قرار دارند و از این روست که در احادیث دیگري حکایت شده که مقصود از آیهي فوق امامان اهلبیت
ص: 309 آموزهها و پیامها: 1. دعوتکنندگان به حق و عملکنندگان به آن «4» . علیهم السلام هستند
در بین انسانها، اندك هستند (پس آنها را بشناسید). 2. محور هدایت و قضاوت شما، حق باشد. *** قرآن کریم در آیات صد و
هشتاد و دوم و صد و هشتاد و سوم سورهي اعراف به نقشههاي خدا در مورد مهلت دهی و مجازات تدریجی گناهکاران اشاره
کرده، میفرماید: 182 و 183 . وَالَّذِینَ کَ ذَّبُوا بِآیَاتِنَا سَنَسْتَدْرِجُهُم مِنْ حَیْثُ لَایَعْلَمُونَ* وَأُمْلِی لَهُمْ إِنَّ کَیْدِي مَتِینٌ و کسانی که آیات
(و نشانههاي) ما را دروغ انگاشتند، بزودي از جایی که نمیدانند، بتدریج گرفتارشان خواهیم کرد.* و به آنان مهلت میدهم، [چرا]
که نقشه من، استوار است. نکتهها و اشارهها: 1. مجازات استدراجی و مرحله به مرحلهي گناهکاران، یکی از قانونهاي الهی است.
خدا انسانهاي سرکش و زورمند را فوراً مجازات نمیکند، بلکه با آنان مدارا میکند تا یا بیدار شوند و توبه کنند و بازگردند و یا
2. از امام علی علیه «1» . این که بر غرور آنان افزوده شود و مجازات آنها دردناكتر گردد و طومار زندگی آنها را در هم پیچد
السلام حکایت شده که فرمودند: کسی که خدا به امکاناتش وسعت بخشد و او آن را مجازات ص:
و از امام صادق علیه السلام روایت شده که «1» . 310 استدراجی (و مرحله به مرحله) نداند، از نشانههاي خطرناك، غافل شده است
در مورد آیهي فوق فرمودند: منظور بندهي گناهکاري است که پس از انجام گناه، خدا او را مشمول نعمتی قرار میدهد، ولی او
و در حدیث دیگري از امام صادق علیه «2» . نعمت را به حساب خوبی خودش میگذارد، و از استغفار در برابر گناه غافلش میسازد
السلام روایت شده که فرمودند: موقعی که خدا خیر بندهاي را بخواهد، به هنگامی که گناهی انجام میدهد، او را به بلایی گرفتار
میکند تا به یاد توبه بیفتد؛ و هنگامی که شرّ بندهاي را (بر اثر اعمالش) بخواهد، موقعی که گناهی میکند، نعمتی به او میبخشد،
از راه نعمتها به هنگام گناهان) ) » : تا استغفار را فراموش نماید و به آن ادامه دهد؛ و این همان است که خدا در آیهي فوق فرمود
3. این آیه به گناهکاران هشدار میدهد که تأخیر کیفر الهی را «3» .« آنها را از راهی که نمیدانند، مرحله به مرحله گرفتار میکنم
دلیل بر پاکی خود یا ناتوانی خدا ندانند؛ چه بسا نعمتها و پیروزيهاي ظاهري که در واقع مجازاتی مرحله به مرحله است. لطف
حق با تو مداراها کند چون که از حد بگذرد رسوا کند (مولوي) 4. خدا به گناهکاران مهلت میدهد تا بیدار شوند و توبه کنند و یا
گرفتار ص: 311 شود؛ و این یکی از قوانین و سنتهاي الهی در مورد گناهکاران است که در آیات
میکشد تا گناهکاران را به دام اندازد «2» 5. در این آیه بیان شده که خدا نقشههاي استوار و قوي «1» . متعدد بدان اشاره شده است
و به کیفر اعمالشان برساند. البته این نقشههاي الهی در مورد کافرانی است که آیات الهی را تکذیب میکنند و بر گناه خود اصرار
میورزند. آموزهها و پیامها: 1. همیشه فرصتها و نعمتها، نشانهي لطف خدا نیست؛ گاهی زمینهساز قهر الهی و نقشهي گرفتاري
گناهکاران است (پس هشیار باشید). 2. براي خلافکاران نقشه بکشید وآنها را کم کم به دام مجازات اندازید. 3. آیات الهی را
تکذیب نکنید که گرفتار دامهاي نادانسته میشوید. *** قرآن کریم در آیهي صد و هشتاد و چهارم سورهي اعراف با دفع تهمت
جنون از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله میفرماید: 184 . أَوَ لَمْ یَتَفَکَّرُوا مَا بِصَاحِبِهِم مِن جِنَّۀٍ إِنْ هُوَ إِلَّا نَذِیرٌ مُبِینٌ وآیا فکر نکردند
که همنشین آنان [: پیامبر] هیچ جنونی ندارد؟! او جز هشدارگري روشنگر نیست. ص: 312 شأن نزول:
مفسران نوشتهاند که پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله شبی در مکه بر کوه صفا برآمد و تا پاسی از شب، تمامی طوایف قریش را
صفحه 90 از 118
صدا زد و آنان را از مجازات الهی برحذر داشت. برخی از بتپرستان گفتند: او مجنون و دیوانه شده است که در شب مردم را ندا
به معناي جنون و دیوانگی و در اصل به معناي « جِنَّه » . نکتهها و اشارهها: 1 «1» . میکند. آیهي فوق فرود آمد و به آنان پاسخ داد
پوشش و حایل است. گویا در هنگام جنون بر روي عقل انسان پوششی قرار میگیرد و از این رو به دیوانه مجنون میگویند. البته
عرب جاهلی عقیده داشتند که شخص دیوانه توسط جن اذیت «2» ؛ این احتمال نیز وجود دارد که واژهي فوق به معناي جنزده باشد
شده است و در تصرف جنیان قرار گرفته است. 2. پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله شخص شناخته شدهاي در میان مردم مکه بود، به
طوري که او را رفیق و هم نشین خود میدانستند؛ او چهل سال میان مردم مکه زندگی کرد و همواره آثار فکر و نبوغ را در او
مشاهده کردند؛ پس چگونه ممکن است به چنین شخصی تهمت جنون بزنند؟ آیا بهتر نیست که به فکر فرو روند تا بفهمند که
شاید مأموریتی از طرف پروردگار یافته است؟ آموزهها و پیامها: 1. اگر مردم اهل فکر و اندیشه باشند، به مردان الهی تهمت
.3 نمیزنند. 2. رهبران الهی و مبلغان دینی هشدار صریح، روشن و آشکار به مخالفان بدهند. ص: 313
مبلغان دینی حتی با مخالفان دین، هم نشینی و مدارا و رفاقت کنند (تا آنان را هدایت نمایند). ***
علوم مخصوص خدا
. قرآن کریم در آیهي صد و هشتاد و پنجم سورهي اعراف مردم را به تفکر در ملکوت و زمان مرگ فرا میخواند و میفرماید: 185
أَوَ لَمْ یَنظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا خَلَقَ اللّهُ مِن شَیْءٍ وَأَنْ عَسَ ی أَن یَکُونَ قَدِ اقْتَرَبَ أَجَلُهُمْ فَبِأَيِّ حَ دِیثٍ بَعْدَهُ یُؤْمِنُونَ
وآیا نظر نکردهاند، در فرمانروایی مطلق آسمانها و زمین، و هر چیزي که خدا آفریده است، و این که شاید در واقع سرآمد [زندگی
در اصل از « مَلکُوت » . شان نزدیک شده باشد؟! پس به کدام سخن، بعد از آن (قرآن) ایمان خواهند آورد؟! نکتهها و اشارهها: 1
به این واژه براي تأکید و مبالغه است و « وت » به معناي حکومت و مالکیت و فرمانروایی است و اضافه شدن حروف « مُلک » ریشهي
در برابر عالم ملکوت، عالم مُلک است که همین مخلوقات «1» . معمولًا به حکومت مطلق الهی بر سراسر جهان هستی گفته میشود
نظر کردن در این نظام شگرف که «2» . مادي است. 2. این آیه مردم را به مطالعه در جهان هستی و آسمانها و زمین فرا میخواند
گسترهي فرمانروایی خداست، نیروي ایمان و خداپرستی را در انسان تقویت میکند و انسان را با هدف جهان هستی آشناتر میسازد
و به سوي قرآن و برنامههاي الهی میفرستد، تا به هدف آفرینش برسد. 3. عمر انسان جاودانی نیست و کسی از زمان مرگ خود
آگاه نیست؛ پس ص: 314 کارها را به فردا انداختن کار عاقلانهاي نیست و هر چه سریعتر باید ایمان
آورد. 4. اگر مشرکان با وجود معجزهي جاویدان قرآن ایمان نیاورند، آیا در انتظارند که کتابی برتر از قرآن بیاید و یا به سخن
دیگري ایمان آورند؟! کدام کتاب میتواند هم سنگ قرآن باشد؟! آموزهها و پیامها: 1. بالاتر از قرآن کتابی نیست. 2. تفکر در
آفرینش و یاد مرگ، زمینهساز ایمان آوردن انسان است. 3. دربارهي مُلک و ملکوت و مرگ مطالعه کنید تا از حقایق قرآن آگاه
شوید. *** قرآن کریم در آیهي صد و هشتاد و ششم سورهي اعراف به گمراهی و سرگردانی افراد سرکش اشاره کرده، میفرماید:
186 . مَن یُضْ لِلِ اللّهُ فَلَا هَادِيَ لَهُ وَیَذَرُهُمْ فِی طُغْیَانِهِمْ یَعْمَهُونَ هر کس را خدا (به خاطر اعمالش) در گمراهی وانهد، پس براي او
هیچ راهنمایی کنندهاي نیست؛ و آنان را در حالی که در طغیانش سرگردان میشوند، وا میگذارد. نکتهها و اشارهها: 1. کافران و
گناهکارانی که در برابر حقایق لجاجت و تعصب میورزند، گویی پردهاي بر چشم و گوش و قلب آنان افتاده است؛ پردهاي که
نتیجهي اعمال خود آنان است و مانع آن میشود که هدایت الهی شامل آنان شود. آري؛ گمراهی و هدایت از آن خداست اما
2. خدا منبع اصلی نور هدایت است، پس اگر کسی از زمینهساز آن، اعمال خود انسان است. ص: 315
این نور هدایت استفاده نکند، هیچ راهنماي دیگري نخواهد داشت و در گمراهی میماند و سرگردان میشود. آن را که تو رهبري
کسی گم نکند و آن را که تو گم کنی کسی رهبر نیست (سعدي) آموزهها و پیامها: 1. گمراهی و سرکشی عامل سرگردانی است.
صفحه 91 از 118
2. هدایت را تنها نزد خدا بجویید. *** قرآن کریم در آیهي صد و هشتاد و هفتم سورهي اعراف به مخفی بودن زمان برپایی قیامت
از همگان اشاره میکند و میفرماید: 187 . یَسْئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَۀِ أَیَّانَ مُرْسَاهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِندَ رَبِّی لَا یُجَلِّیهَا لِوَقْتِهَا إِلَّا هُوَ ثَقُلَتْ فِی
السَّماوَاتِ وَالْأَرْضِ لَاتأْتِیکُمْ إِلَّا بَغْتَۀً یَسْئَلُونَکَ کَأَنَّکَ حَفِیٌّ عَنْهَا قُلْ إِنَّمَا عِلْمُهَا عِنْدَ اللّهِ وَلکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَایَعْلَمُونَ درباره ساعت
علمش فقط نزد پروردگار من است؛ و جز او (کسی) آن را در وقتش آشکار » : [قیامت از تو میپرسند وقوعش چه زمانی است؟ بگو
باز) از تو ) «! نمیسازد؛ (این حادثه رستاخیز) در آسمانها و زمین، سنگین است؛ جز [به صورت ناگهانی، به [سراغ شما نمیآید
شأن نزول: «. علمش فقط نزد خداست؛ ولیکن بیشتر مردم نمیدانند » : میپرسند، چنانکه گویی تو از (زمان) آن آگاهی؛ بگو
حکایت شده که مشرکان قریش به گروهی مأموریت دادند که به سرزمین نجران نزد یهودیان بروند و مطالب پیچیدهاي از آنان
بیاموزند و سپس نزد ص: 316 پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله بیایند و از او بپرسند. آنان همین کار را
کردند و از جمله پرسشهاي آنان این بود که چه زمانی قیامت برپا میشود؟ این آیه در پاسخ آنان فرود آمد و به آنان پاسخ داد.
زیرا در آستانهي رستاخیز همهي کرات آسمانی به هم میریزند؛ «2» ؛ نکتهها و اشارهها: 1. وقوع ساعت قیامت سنگین است «1»
خورشید خاموش، ماه تاریک و ستارگان بیفروغ و اتمها متلاشی میشوند و جهانی نو با طرحی جدید ریخته میشود و این همه با
قیامت را کسی جز خدا نمیداند و حتی پیامبر صلی الله علیه و آله از آن آگاه «3» سرعت ناگهانی تحقق مییابد. 2. زمان وقوع
این عدم آگاهی بشر از زمان رستاخیز، با توجه به ناگهانی بودن و عظمت آن، سبب میشود که هیچ گاه مردم قیامت را «4» . نیست
دور ندانند و همواره در انتظار آن باشند و حتی خود را براي نجات از آن آماده سازند و از گناهان بپرهیزند و به مسئولیتهاي
خویش عمل کنند. پس انحصار علم زمان وقوع رستاخیز به خدا، آثار مثبت تربیتی براي انسانها دارد. تفسیر قرآن مهر جلد هفتم،
ص: 317 آموزهها و پیامها: 1. جز خدا کسی از زمان رستاخیز آگاه نیست. 2. رستاخیز به طور ناگهانی فرا میرسد و بسیار سنگین
است (پس براي آن روز آماده شوید). *** قرآن کریم در آیهي صد و هشتاد و هشتم سورهي اعراف به نفی استقلال پیامبر صلی
الله علیه و آله در مورد نفع و ضرر و علم غیب اشاره میکند و میفرماید: 188 . قُل لَاأَمْلِکُ لِنَفْسِی نَفْعاً وَلَا ضَ رّاً إِلَّا مَا شَاءَ اللّهُ وَلَوْ
براي خودم هیچ سود و زیانی را » : کُنتُ أَعْلَمُ الْغَیْبَ لَاسْتَکْثَرْتُ مِنَ الْخَیْرِ وَمَا مَسَّنِیَ السُّوءُ إِنْ أَنَا إِلَّا نَذِیرٌ وَبَشِیرٌ لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ بگو
مالک نیستم جز آنچه خدا بخواهد؛ و اگر (بر فرض) همواره از (آنچه از حسّ) پوشیده آگاهی داشتم، حتماً خیر (خویش) را
شأن نزول: برخی از «. میافزودم، و بدي به من نمیرسید؛ من جز هشدارگر و بشارتگري براي گروهی که ایمان میآورند، نیستم
مفسران نوشتهاند که مردم مکه به پیامبر صلی الله علیه و آله گفتند: اگر تو با خدا ارتباط داري، چرا تو را از گرانی و ارزانی اجناس
در آینده آگاه نمیسازد تا بتوانی سود ببري و زیان نکنی؟ و یا از خشکسالی و پرآبی مناطق مختلف آگاه نمیسازد، تا به موقع
نکتهها و اشارهها: 1. توانایی کسب منافع و دفع «1» . کوچ کنی؟ در این هنگام آیهي فوق فرو فرستاده شد و به آنان پاسخ داد
زیانها، به دو صورت قابل تصور است: نخست، توانایی مطلق و بالذات که مخصوص خداست و اوست که در تفسیر قرآن مهر جلد
هفتم، ص: 318 جهان هستی مالک مستقل همهي قدرتهاست و سودها و زیانها به دست اوست؛ و این جلوهاي از توحید ربوبی
است. و دوم، توانایی بالغیر و غیر مستقل که انسانها دارند؛ یعنی ما هم میتوانیم سود کسب کنیم و هم ضرر را از خودمان دفع
کنیم، اما همهي این نیروها را از خالق خویش گرفتهایم و در این مورد استقلال نداریم. آیهي فوق در صدد نفی معناي اول در مورد
نیز به دو صورت قابل تصور است: نخست، علم غیب و آگاهی مستقل و « علم غیب » . پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است. 2
بالذات از اسرار جهان که مخصوص خداست. دوم، علم غیب غیرمستقل؛ یعنی خدا به انسان علومی ببخشد که او از برخی اسرار
نهان جهان آگاهی یابد. آیهي فوق در صدد نفی معناي اول (علم غیب استقلال) از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله است، وگرنه در
3. پیامبران «1» . آیات دیگر قرآن اشاره شده که خدا به هر کس از فرستادگانش بخواهد میتواند علم غیب (غیر مستقل) ببخشد
الهی استقلال در سود و زیان ندارند؛ پس در هنگام توسّل و شفاعت، نباید از آنان مستقلًا چیزي بخواهیم، بلکه به آنان توسّل
صفحه 92 از 118
بجوییم که آنان از خدا بخواهند که مشکلی حل یا در مورد کسی شفاعت شود. این امور با اجازهي خدا در مورد اولیاي او اشکال
البته برخی صاحب نظران بر آناند که خدا با عنایتی ویژه به اولیاي الهی قدرتی عطا کرده است که بتوانند حاجات مردم «2» . ندارد
را با اجازهي الهی بر آورده سازند. (م) 4. هدف اصلی بشارتها و هشدارهاي پیامبر صلی الله علیه و آله مؤمنان هستند. هر تفسیر
قرآن مهر جلد هفتم، ص: 319 چند پیام آن حضرت جهانی است و همهي مردم میتوانند از تعالیم ایشان بهره ببرند. آموزهها و
پیامها: 1. همهي سود و زیانها وابسته به اراده و خواست خداست و علم غیب استقلالی از آن اوست. 2. توحید ربوبی خود را کامل
کنید و همهي قدرتها و علوم را مستقلًا از خدا بدانید. 3. وظیفهي اصلی رهبران الهی و مبلغان دینی هشدارگري و بشارت گري
براي مؤمنان است. ***
هدف